پریاپریا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 22 روز سن داره

دخترآسمانی من

تابستان 92

1392/7/16 19:23
نویسنده : ملیحه
1,050 بازدید
اشتراک گذاری

امسال تابستان بدون مسافرت ولی خوبی داشتیملبخند

دایی مجید تقریبا سه ماه مشهد بود و هر روز هم رو میدیدیم و تو هم خیلی با دایی مجید کیف میکردی

حالا تابستان امسال رو به روایت تصویر توضیح میدمچشمک

 

گاهی سر ظهر مایو یا به قول خودت ماهی رو تنت میکردم و میزدی به آبزبانعینک

 

بعضی روزامون هم به مهمونی رفتن و یا عروسی رفتن میگذشتخیال باطل

اینجا داشتیم میرفتیم خونه هدی جون مامان یاسین عزیزم

اینجا عروسی باغ سالار بودیم که شما و ستایش نوه خالم گل مجلس شده بودین قلب

اینجا هم همون عروسی توی باغ سالار اومدیم توی محوطه مراسم گل پرت کردن عروس و داماد بود که شما و بابایی سخت مشغول باودین با آب نما هاچشمک

اینجا هم عروسی یکی از اقوام دور دعوت بودیم. قربوت برم که تا میگم پریا به دوربین نگاه کن یک ژست عجیب غریب در میاریخنده

 

بعضی روزها هم میرفتیم پیک نیک و اینجا دررود نیشابور بود

واینجا هم که با سینا پسر دایی حمید اومدیم پارک

و بعضی روزها هم دایی جونها با خواهر زادشون کلی کیف میکردن

اینجا دایی حمید که شما رو هم خیلی دوست داره ولی نمیدونم تو چرا نمیتونی هنوز با دایی جون ارتباط برقرار کنیزبان

اینجا هم بادایی مجید که خیلی دوسش داری در حال بازی کردنقلب

گاهی توی تراس خونمون بساط منتقل داشتیمنیشخند

 یک روز هم دلت میخواست خودت ناخنهاتو لاک بزنی اینم از نتیجه کارتاز خود راضی

خونه عزیز جون هم که میریم عاشق اینی که پشت مبلها قدم رو داشته باشیخیال باطل

یک بار هم بابا جون مداد رنگی واست خریده بود که کلی کیف کردی و حتی موقع خواب دستت بودبغل

اینجا هم عروسکهاتو کنارت گذاشتی که بخوابن و دلت هوای زمستون و لباسهای زمستونی کرده بودتعجب

 

این بود از سومین تابستان با هم بودنمون دختر گلمقلبقلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

هانیه
17 مهر 92 11:38
به به چه تابستون خوبی کلی خوش گذشته به دخترک
سپید مامان علی
29 مهر 92 14:57
دخملک خوشگلمون تابستونی حسابی کیف کرده.. کلی عروسی و مهمونی رفته.. کلی هم با دایی جوناش بازی کرده.. ایشالا همیشه سالم و شاد باشید
خاطره مامان بردیا
22 آبان 92 11:09
عزیز دلم... چقدر مایوت خوشگله و بهت میاد عاشق هنرنماییت با اون مدل لاک زدنت شدم
هدی مامان مبین
5 آذر 92 17:19
جونم به این دخمل مامان براش صدقه گذاشتی کنار ایشالا تابستون بعدی با داداشی میرید تو استخرت.. لاک زدنت رو قربون