پریاپریا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 26 روز سن داره

دخترآسمانی من

بدون عنوان

1393/1/29 10:05
نویسنده : ملیحه
298 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دل مامان توی این چند ماه که نتونستم بیام به خاطر این بود که شرایط جسمسم اجازه نشستن و در حقیقت فرصت نشستن پای کامپیوتر رو نمیداد. به امید خدا ١٥ روز دیگه یک فرشته کوچولو به اعضای خانواده کوچیکمون اضافه میشه داداشی یا داداش پارسا (به قول تو پارشا)قلب

از شهریور که فهمیدم یک فرشته دیگه داره میاد هم خوشحال بودم و هم نگران تو آخه تو هم هنوز  کوچیکی عزیز دلم و نمیدونستم میتونی با شرایط جدید کنار بیای یا نه؟ ولی حقا که غافلگیرم کردیماچ

و همون موقع باباجون به تو گفت که یک نی نی توی دل مامانیه هر چند من دوست نداشتم تو اینقدر زود بفهمی ولی الان که به عقب برمیگردم میبینم حقا که خوب با من همکاری کردی انگار کاملا درک کرده بودی که من نمیتونم یک سری کارها رو دیگه انجام بدم .

از اون موقع دیگه روی پا نخوابوندمت و میذاشتمت توی تختت و با خوندن دو یا سه تا کتاب قصه و لالایی و شعر عروسک قشنگ من و در اخر هم گفتن چند تا لغت به انگلیسی که حتما باید انجام میدادیم و بعد هم نازلالا میخوابیدیخواب اوایل تا دو ساعت طول میکشید که بخوابی ولی بعد دیگه به این روش عادت کرده بودیماچ

لغات زیر رو به انگلیسی یاد گرفتی توی این مدت:

دست ،پا،دندان،گوش،چشم،مو،ابرو،کتاب،مامان،بابا،گربه،سگ،شیر،آب

دیگه میدونستی که برای پایین اومدن از تخت باید از صندلی کنار تختت کمک بگیری و بیایی پایین و حتی یک بارم به من نگفتی که بغلت کنم و از تخت بیارمت پایین حتی نیمه شب که برای جیش میخواستی بری وقتی منو صدا میکردی و من میومدم با کمک من گیج و ویج ار تختت میای پایین و میریم دستشویی.

خلاصه مامان دوستت داره دختر کوچکم

 

پسندها (1)

نظرات (0)