شیرین زبون مامان
چند شبه که به دلیل عوض شدن شرایط خونمون به خاطر اومدن اقا پارسا شما شبها بد خواب میشی و روال خوابت از دستم در رفته بود. یکش ب که منم حسته و تو شنگول توی تختت بالا پایین میپریدی گفتم مامان جون بخواب دیگه الان بوق سگ شده. چند هفته بعد که داشتی توی تختت لنگ و لگد میزدییکباره توی تاریکی شب با چشمای قشنگت با برقی که همیشه عاشقشم گرد کردی و گفتی :اهان مامان الان بوق سگ زنگ میزنه من باید بخوابم
من اون لحظه تنها کاری که ازم بر میومد این بود که بغلت کنم و ببوسمت .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی