روزی که گوشهات رو سوراخ کردیم
17 مهر 90 بود که بعد از چند روز مشورت و دودلی تصمیم گرفتیم بریم گوشهای مبارک رو سوراخ کنیم .
باباجون که اصلا دل نداشت منم که بدتر از اون .
اون روز مامان جون(دوباره معرفی میکنم مامان بابا)و آقا جون(باز هم دوباره معرفی میکنم بابای بابا) و عمه مینا به همراه امیر رضا (پسر عمه مینا)اومدن دنبال من و شما که بریم این عمل کذایی و نسبتا ضروری رو انجام بدیم.
من نیومدم داخل و شما همراه مامان جون و عمه جون رفتین و عملیات انجام شد و شما بسی جیغ و داد کردی ولی قربون صبوریت برم که خیلی زود هم آروم شدی و هنوز نرسیده به ماشین و قبل از اینکه بهت شیر بدم لالا کردی.
اینم چند تا عکس از اون روز:
پریا قبل از سوراخ کردن گوش شاد و شنگول
پریا بعد از سوراخ کردن گوش باز هم شاد و شنگولهمراه پسر عمه و دختر عمو
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی