پریاپریا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 29 روز سن داره

دخترآسمانی من

روزی که پا به این کره خاکی گذاشتی

1391/12/29 21:23
نویسنده : ملیحه
264 بازدید
اشتراک گذاری

صبح روز پانزدهم اردیبهشت بود که با یک حس تازه روبرو بودم حس اظطرابی که توش شوق دیدار موج میزد.

میدونستم وقتی بیایی دیگه باید با همه تقسیمت کنم. وقتی در بطن من دست و پا میزدی فقط و فقط خودم بودم که تمام وجودم پر میشد از شادی.

بعد از رسیدن به بیمارستان و انجام مراحل پذیرش ظهر موقع الله اکبر اذان پرستار گفت خانم آماده باش که بعد نوبت شماست. وقتی با همراهی دوست مامانم که منو محکم در آغوش گرفته بود که خودش حسابی آرومم میکرد میخواستم وارد ااطاق عمل بشم با چهره نگران بابا جونت و عزیز جون(مامان خودم) و پدر جون(بابای خودم) و مامان جون(مامان باباجون) و آقا جون(بابای بابا جون) مواجه شدم نمیدونم شاید به من بخندی که با تمام وجودم توی اون چند ثانیه به چهره همه نگاه میکردم مخصوصا عزیز جون، چون حالا که داشتم مادر میشدم مادر خودم رو میفهمیدم و میدونستم نگرانترین فرد اونجاست و با خودم میگفتم شاید این آخرین دیدار من باشه .

بعد انجام عمل من ساعت 4 عصر روی ماه تو رو دیدم و دیگه دردهامو فراموش کردم و اینو میخوام بدونی که توی این 7 سال ازدواجم باباتو اینقدر خوشحال ندیده بودم . پدرت عاشقته دخترم  اینو از من بپذیر.

 

 

 

 پریا در اولین ساعات پس از تولد

 

اولین دیدار من و پریا

 اولین دیدار من و پریا

عزیز جون در حال وارسی اعضا و جوارح بدن توزبان

عزیز جون و پریاا

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

سپید مامان علی
22 اسفند 91 8:36
فرشته آسمونی به زمین خوش اومدی...
ای جووونم موقع تولد چه نازههههههههه



ممنون عزیزم