یه توپ دارم قلقلیه!
این روزها شعر تو از صد دانه یاقوت و عروسک قشنگ من و حسنی نگو بلا بگوکه همیشه میخوندی با خودت رسیده به یه توپ دارم قلقلیه که اینجوری میخونی:
یه توپ گلگلی ام
سرخ و سیفید و آبیم
میزنم زمین هوا میاد
نمی دونی تا کجا میره
من توپمو نداشتم
مشقامو خوب نبشتم
بابام بهم عیدی داد
یه توپ گلگلی داد
عااشقتم وقتی واسم شعر میخونی و گاهی حس میکنم دلم واسه این دوران حتما حتما تنگ خواهد شد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی