پریاپریا13 سالگیت مبارک

دخترآسمانی من

تولد دسته جمعی نی نی سایتی

عزیز دلم قرار شد با دوستهای نی نی سایتی یک تولد دسته جمعی بگیریم که فقط بچه ها و بابا و مامانها باشند که به فرشته هامون بیشتر خوش بگذره تاریخ 15 فروردین رو انتخاب کردیم همه مامانها با کمک هم تونستیم یک جشن خوب واسه شما بگیریم که به هممون انصافا خوش گذشت و بیشتر از همه به شما کوچولوهای بهاری . آخر مهمونی هم باباها اومدن و جالب اینجا بود که نیازی نبود که معرفی کنیم چون به محض ورود یکی از آقایون پدر! جیغ خوشحالی یکی از بچه ها بلند میشد و حمله به سمت ‍آقای پدر معرف حضور برای همه میشد . خوب حالا قسمتهایی از جشن رو به روایت تصویر توضیح میدم. میز کادوها و گیفتها     میز خوراکیها کادوهای مامان نیکای ع...
18 فروردين 1392

پریا و چادر نماز

عزیز دلم اونقدر عاشق اوس یی یا همون روسری خودمون و چادر هستی که روسریهای من شده بود چادرت! .یک روز مامان جون واست یک چادر نماز خوشگل دوختن و کلی ذوق کردی و حالاهر بار که من سجاده ام پهن میشه تو چادر به سر میای کنار من و اینجاس شروع عاشقانه های من و تو با خدا ! وایییییی که عاشق این لحظه های ناب هستم وقتی که تو زیر لب زمزمه میکنی وجودم پر میشه از خدا و عشق به خداچون تو رو به ما داد فقط باید اعتراف کنم وقتهایی که ناگهانی میایی و منو در حال نماز میبینی سریع میایی و مهر رو بر میداری و من می مونم با ادامه نماز بدون مهر پریا در حال سجده     پریا خانم بعد از اتمام نماز   قبول باشه عزیز دل مادر همیشه یاد خد...
16 فروردين 1392

دومبن بهار زندگی دختر بهاری من

تو گل سرخ منی تو گل یاسمنی تو چنان شبنم پاک سحری؟ نه از آن پاکتری تو بهاری؟ نه بهاران از توست از تو می گیرد وام هر بهار این همه زیبایی را هوس باغ و بهارانم نیست ای بهین باغ و بهارانم تو   عزیز دل من ممنونم که زندگی ما رو بهاری تر کردی من و باباجون عاشقتیم این سفره هقت سین امسال ما که با کمک شما درست شد اینم پریا خانم با سفره هفت سین(قربونت برم که یک دقیقه نمی تونی یک جا وایستی )   ...
13 فروردين 1392

لغت نامه پریا در 22 ماهگی

دخترم! شیرین زبون من هر روز کلمات جدید با گویش کودکانه ات منو تا اوج میبره هیچ وقت فکرشم نمیکردم یک روزی برسه که من با گفتن یک کلمه نامفهوم و کودکانه تا به این حد شاد بشم لغت نامه پریا خانم گوش گولولو گوشواره لوب لوب لوبیا خایابا خراب الون الو عمون عمو او س یی روسری بابال موبایل داخه داغه دمکه دکمه ناس ناف(در لغت نامه ات ف نداری گل مامان) استاد افتاد تیپاک کتاب دوو س دا دوست دارم الله هم کی الله اکبر و در کل یعنی میخوایی نماز بخونی  باستا باب اسفنجی ...
2 فروردين 1392

سال 92 مبارک دخترمممم

دخترکم الان تقریبا 3 ساعت مونده به تحویل سال 92 یادتحویل سال 90 افتادم که تو رو باردار بودم و لحظه سال تحویل نیمه شب بود و من در خانه پدری و همراه پدرعزیزم و مادر مهربانم ودایی وحید و مهنوش جون(خانم دایی وحید)و مهرسا و متین و دایی حمید و سمانه جون(خانم دایی حمید) و سینا ودایی کوچیکه ،دایی مجید و دایی خودم ،دایی علی و خانمشون ،آنجلا جون بودیم و ......تنهای دعای سال نوی من سلامتی تو بود عزیز دل مادر و موقع تحویل سال 91 تو با ما بودی شاد و سلامت اینم عکس شما ،گل من در سال 91 حالا داره سال 92 میاد و آرزوی من اول از همه سلامتی تو و پدرت و وجود نفس گرم پدر و مادر من و بابا جونت هست ودوم اینکه امسال سال پر برکتی باشه برای ما و همه...
30 اسفند 1391

خوابهای رنگی ببینی عسلکم

توی این 22 ماه با این لالایی من خوابیدی و حالا هم که میخوایی بخوابی میگی مامان گلم باشی بخون اینم لالایی که میخونم واست .   لالا گلم باشی،تسلای دلم باشی لالا گل لاله،تویی دلبند این خانه لالا گل نرگس،تویی عزیز تر از هر کس لالا گل پونه،بابات می آد زودی خونه لالا گل نعنا،به قربون قد رعنات لالا گل یاسم،تویی نگین الماسم لالا گلم باشی تو یار و یاورم باشی     خوب بخوابی نفس مادر پریا در هفته 28 باردای که خواب بود ههه   پریای 15 روزه   پریای 1 ماهه پریای 2 ماهه پریای 4 ماهه پریای 5 ماهه پریای 6 ماهه   پریای 8 ماهه &n...
29 اسفند 1391

روزی که پا به این کره خاکی گذاشتی

صبح روز پانزدهم اردیبهشت بود که با یک حس تازه روبرو بودم حس اظطرابی که توش شوق دیدار موج میزد. میدونستم وقتی بیایی دیگه باید با همه تقسیمت کنم. وقتی در بطن من دست و پا میزدی فقط و فقط خودم بودم که تمام وجودم پر میشد از شادی. بعد از رسیدن به بیمارستان و انجام مراحل پذیرش ظهر موقع الله اکبر اذان پرستار گفت خانم آماده باش که بعد نوبت شماست. وقتی با همراهی دوست مامانم که منو محکم در آغوش گرفته بود که خودش حسابی آرومم میکرد میخواستم وارد ااطاق عمل بشم با چهره نگران بابا جونت و عزیز جون(مامان خودم) و پدر جون(بابای خودم) و مامان جون(مامان باباجون) و آقا جون(بابای بابا جون) مواجه شدم نمیدونم شاید به من بخندی که با تمام وجودم توی اون چند ثانیه به...
29 اسفند 1391

سپاس از خدا به خاطر وجود تو، دلبندم

خدایا از صمیم قلبم ازت ممنونم که لذت مادر بودن رو به من چشوندی خدایا از این که منو لایق دونستی تا یکی از فرشته هات رو در آغوشم جا بدی ازت ممنونم خدایا از این که روی میزها مون،تلوزیون و کامپیوتر خونمون رد انگشتهای فرشته انداختی سپاسگزارم خدایا از اینکه خونمون رو پر از صدای فرشته کردی ،سپاس خدایا تو رو به خاطر وجود دخترم شاکرم خدایا دوست دارمممممممممممممممممممم
29 اسفند 1391

پریا و دوستانش

پریای ما دوستان زیادی داره اعم از نی نی های دوستان مامانش و یا نی نی های فامیل و یا نی نی های نی نی سایتیش و همشونو خیلی دوست داره هم پریا و هم مامانش عاشقشونن اینم از معرفی دوستان پریای گلییییی:   پریا و دختر داییش،مهرسا پریا و پسر داییش ،سینا اولین دیدار پریا بادوستان نی نی سایتیش(خرداد 91) از چپ به راست:یاسین ،امیر علی،پریا،آنیتا،نی نی ناشناس ،شایلین   پریا و آنیتا دختر دوست مامان دومین قرار نی نی سایتی پریا  در جشن دومین شب یلدای زندگیشون از چپ به راست:پریا ، شایلین ، آنیتا ،دریا ، آوینا ، امیر علی ،پارسا پریا و متینا دختر دوست بابا   ...
19 اسفند 1391

آش دندونی

عزیز مامان شما کمی دیر دندون در آوردی یعنی 8 ماه و 13 روزه که بودی اولین مرواریدت خودشو به ما نشون داد. منم تنبلی کردم و یک ماه و نیم بعدش واسه شما آش دندونی پختم . *اینم تاریخ در اومدن مرواریدهات: ا ولین دندون: 90/10/28 دومین دندون:90/11/08 سومین دندون:90/28/11 چهارمین دندون:91/01/16 پنجمین دندون:91/01/30 ششمین دندون:91/02/31 هفتمین دندون:91/04/04 هشتمین دندون:91/04/14 نهمین و دهمین دندون با هم :91/05/12 یازدهمین دندون:91/06/12 دوازدهمین دندون:91/07/21 سیزدهمین دندون:91/07/26 چهاردهمین دندون:91/07/29 پانزدهمین دندون:91/08/03 شانزدهمین دندون:91/08/24   اینم عکس از روز آ...
18 اسفند 1391