مراسم پوشک گیری آغاز می شود
دختر مامان از یکشنبه ،تاریخ 5 خرداد 92 ،تصمیم گرفتم که از پوشک بگیرمت. البته یک ماه بود که داشتم آماده ات میکردم یعنی با پوشک بودی ولی میبردمت دستشویی و با اونجا آشنات کردم و توضیح واضحات واست میدادم که همه میرن اینجا جیش و پی پی میکنن البته ببخشید و وقتی پی پی میکردی پی پی محترم رو با دستمال بر میداشتم و مینداختم توی دستشویی و بهت مگفتم که مامانی پی پی میخواد بره خونش باید باهاش بای بای کنیم تو هم با خوشحالی بای بای میکردی و منم سیفون رو میکشیدم و همچنان که پی پی میرفت به خونش به قول خودمون منم به یاد روزهای بارداریم و یکی از کابوسهای بارداریم فکر میکنم .اون چیه؟ میگم الان بهتون..... کابوس دوران بارداری من این بود که وقتی شما پی پ...
نویسنده :
ملیحه
9:15